هر چیزی که باید درباره انتخاب کارت گرافیک بدانید!
اگر در صدد جمع کردن یک کامپیوتر شخصی جدید و مناسب برای بازی باشید، مهمترین سوال «چگونگی انتخاب کارت گرافیک مطلوب» از برندهای انویدیا و AMD است.
اگر شما اطلاعات لازم را درباره دنیای رایانههای شخصی در اختیار نداشته باشید، انتخاب کارت گرافیک حقیقتاً میتواند رویه سختی به حساب آید. نه تنها شرکتهای متفاوتی در این زمینه فعالیت میکنند تا پیکربندی خودشان از کارتهای گرافیک را عرضه کنند، بلکه مدلهای بسیار متعددی هم از هر سری تولید و عرضه میشوند.
براین اساس شما چطور میتوانید کارت گرافیک جدید یا نخستین کارت گرافیک خود را تهیه نمایید، در حالی که اصلاً نمیدانید چه خبر است؟
از حسن اتفاق اگر در صدد یادگیری باشید، با دنبال کردن همین مقاله میتوانید تمام مراحل به ظاهر سخت این فرایند را پشت سر بگذارید؛ شما با مطالعه این مقاله یاد میگیرید که چطور اعداد را بخواهید و از آن مهمتر، مشخص نمایید که معنی آنها در کارتهای گرافیک به چه معناست؟
آیا به VRAM بیشتری احتیاج دارید یا هستههای واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) بیشتر؟ خنکسازی چقدر در کارتهای گرافیک اهمیت دارد؟ قدرت خالص چه نقشی در قضیه دارد؟ همه اینها و حتی سوالات بیشتر، مواردی هستند که ما در پاسخ دادن و درک آنها به شما کمک میکنیم. با فایل گپ همراه باشید.
AMD، انویدیا یا اینتل؟
وقتی نوبت به خرید کارت گرافیک میرسد، AMD و انویدیا دو انتخاب اصلی شما هستند. این دو غول بزرگ دنیای تکنولوژی قویترین محصولات را برای بازی در رزولوشنهای بالا و در کنار آنها نیز ارزانترین کارتهای گرافیک بازار را تولید میکنند.
در سوی دیگر اینتل را داریم که بیشتر به خاطر کارتهای گرافیک مجتمع یا به عبارت دیگر، آنبرد (Onboard) خود شهرت دارد. کارتهای گرافیک تولید اینتل عموماً همراه با پردازندههای این شرکت مورد استفاده قرار میگیرد و در حقیقت برای اهداف گیمینگ توسعه نیافتهاند. البته شما میتوانید با کارتهای گرافیک اینتل بازیهای قدیمیتر یا بعضی از عناوین مستقل روز را تجربه نمایید.
این غول آمریکایی فعال در حوزه پردازندهها اخیراً از نخستین کارت گرافیک جداگانه خود هم رونمایی کرده است. با این حال، هنوز هم نمیتوان منکر این حقیقت شد که کارتهای گرافیک انویدیا و AMD در حال حاضر مناسبترین گزینههای موجود برای بازی کردن به صورت حرفهای هستند، چه در لپ تاپها و چه در کامپیوترهای رومیزی.
باری دیگر باید تاکید کنیم که گزینههای دیگری از سایر برندها هم وجود دارند اما نباید فراموش کرد که بعضی از فناوریهای پیشرفته و متمایز صرفاً به وسیله AMD یا انویدیا توسعه پیدا کردهاند و به این دلیل اصلاً عجیب نیست که در کارتهای گرافیک همین شرکتها به کار رویه. برای نمونه کارتهای گرافیک جدید انویدیا تنها نمونههای موجود هستند که قادر است به شکل سختافزار از فناوری Ray Tracing یا همان رهگیری پرتو پشتیبانی کنند.
این ویژگی را در کنار پشتیبانی انحصاری از G-Sync و در ضمن GeForce Now قرار بدهید تا به دنیایی جدید وارد شوید. DLSS یکی دیگر از آن فناوریهای اسثتنائی معرفی شده به وسیله انویدیا است که همین حالا هم با وجود گستره و استفاده اندکش در بازیها، میتوان اثرات آن را مشاهده کرد.
ناگفته نماند در موقع نگارش این مقاله، انویدیا با معرفی محصولاتی نظیر RTX 3080 و RTX 3090 قویترین کارتهای گرافیک بازار با قابلیت اجرای بازیهای ویدیویی در رزولوشن 4K را در اختیار خود دارد که البته برای تهیه آنها باید به شکل رسمی ۱۵۰۰ دلار پرداخت نمایید اما وضعیت نابهسامان صنعت نیمههادی و در ضمن جو ایجاد شده پیرامون استخراج رمزارزها، این قیمت را هم مانند شوخی جلوه میدهد و میتوان انتظار مبلغ بسیار بالاتری را داشت.
با تمام این اوصاف، AMD هم برخلاف تصور عملکرد ضعیفی در این حوزه ندارد. اتفاقاً کارتهای گرافیک بالارده این شرکت نیز به شدت توانمند هستند و کاربران وفادار خود را در بازار شکل دادهاند. عموماً کارتهای گرافیک این شرکت ارزش بالاتری به ازای مبلغ پرداخت شده دارند حتی اگر بعضی از جنبههای آنها بسیار ضعیفتر از رقیب باشند.
این کارتها از فناوری Freesync پشتیبانی میکنند که به خوبی با G-Sync قادر به رقابت است. برخی فناوریها و قابلیتهای دیگر هم در سمت AMD دیده میشوند که کارایی مختص به خود را دارند و کارآمد هستند.
گرچه کارتهای گرافیک این شرکت بسیار دیرتر از انویدیا به Ray Tracing مجهز شدند و بطور کلی هم قابل قیاس با تجربههای رخ داده در سمت انویدیا نیستند، اما در هر صورت AMD هم در این زمینه حرفهای فراوانی برای گفتن دارد و به سرعت در حال پیشرفت است.
درانتها وقتی زمان انتخاب کارت گرافیک فرا میرسد، باید توجه کرد که آیا برای نمونه نمایشگر شما از Freesync و G-Sync پشتیبانی میکند یا آیا به هیچکدام از موارد بیان شده احتیاج دارید یا خیر. در اغلب سناریوها قیمت و عملکرد حرف اول را در تصمیمگیری میزنند.
هستههای CUDA و پردازندههای جریانی
با وجود آن که CPUها و کارتهای گرافیک هر دو به هستههای پردازشی مجهز هستند اما آنها با اهداف متمایزی تولید میشود، براین اساس تعداد هستهها هم در آنها تفاوت دارد. با در نظر گرفتن کاربردی که کاربران مورد نظر دارند و آنچه که باید در کامپیوترهای شخصی برای عملکرد درست و مطلوب یک سیستم کامپیوتری ببینیم، CPUها برای انجام کارهای عمومی به عنوان قطعههایی قدرتمند طراحی و تولید میشوند در حالی که GPUها مختص انجام محاسبات همزمان و موازی سنگین و در عین حال ساده هستند و با در نظر گرفتن این موارد، مورد طراحی قرار میگیرند. این دلیلی است که CPUها هسته های بسیار کمتری در مقایسه با GPUها دارند.
گرچه عوامل فراوانی در تعریف قدرت بیشتر کارتهای گرافیک تاثیرگذار هستند اما عموماً هستههای بیشتر به معنی خروجی بهتر است. یک کارت گرافیک شاید با وجود هستههای کمتر در مقایسه با یک کارت گرافیک سرعت کلاک بالاتری داشته باشد.
رخ دادن چنین چیزی قادر است سبب کارکرد بهتر نسبت به کارتهای گرافیک با هستههای بیشتر میشود اما الزاما این گزاره هم صحیح نیست. با در نظر گرفتن چنین تفاوتهایی باید اکنون درک نمایید که چرا نقد و بررسیهای مختص هر کارت گرافیک و قیاس یک به یک هر یک از کارتهای موجود در بازار، اهمیت بسیار فراوانی دارند.
اجازه دهید نمونهای از این قیاسها را ذکر کنیم. میتوان در قیاس RTX 2080 Ti با RTX 2080 که وبسایت Digital Trends آن را منتشر کرده است، مشاهده کرد که Battlefield 1 روی رزولوشن 4K در RTX 2080 Ti با تنظیم تمام گزینههای گرافیکی روی اولترا، قادر به اجرای بازی روی نرخ فریم ۱۰۰ است. با انجام همین تنظیمات و رزولوشن روی RTX 2080، کاربر نهایتاً قادر به اجرای بازی روی نرخ فریم ۷۴ است.
در مقاله دیگری، همین وبسایت به سروقت قیاس AMD RX 5700 و 5700 XT رفته است. نرخ فریمهای مذکور تا حدود فراوانی در این کارت گرافیکها هم حین اجرای Battelfield V مشاهده میشوند به شرطی که رزولوشن روی 1440p تنظیم شود. با تنظیم رزولوشن روی 4K همانگونه که انتظار میرود، نرخ فریم به زیر ۶۰ میرسد.
هستههای CUDA (Compute Unified Device Architecture) که در سمت انویدیا و پردازندههای جریانی (Stream Processors) در سمت AMD نامهای اختصاصی این شرکتها برای نامیدن هستههای واحدهای پردازش گرافیکی هستند که با کمی تفاوت با درنظر گرفتن معماری کارت گرافیک طراحی شدهاند. این تفاوت در طراحی و معماری موجب میگردد که نتوان صرفاً با شمردن تعداد هستههای موجود در کارتهای گرافیک انویدیا و AMD به قدرت آنها پی برد و دست به قیاسشان زد.
با این وجود قیاس در درون خط تولید هر کدام از سری کارتهای گرافیک بازار تا حد فراوانی به سادگی قابل انجام است. برای نمونه RTX 3080 به ۸۷۰۴ عدد هسته CUDA تجهیز شده است در حالی که RTX 3090 با ۱۰۴۹۶ عدد هسته CUDA روانه بازار میشود.
RTX 2080 Ti که کارتی خارج از سری 30 انویدیا و از نسل دوم سری RTX است با ۴۳۰۰ هسته CUDA کمابیشً نصف RTX 3080 به چنین هستههایی مجهز شده است. دقت داشته باشید همانگونه که اشاره کردیم این دو کارت گرافیک متعلق به دو نسل تفاوت دارند و صرفاً دو برابر بدون چنین هستههایی در کارت گرافیکی نظیر RTX 3080 به معنای دو برابر کارکرد بهتر آن نیست اما به خوبی نشان میدهد که RTX 3080 به هر نحو عملکرد بهتری دارد.
هستههای CUDA استفاده شده در سری ۲۰ این شرکت بر پایه معماری تورینگ (Turing) هستند در حالی که هستههای CUDA سری ۳۰ بر پایه معماری آمپر (Ampere) توسعه یافتهاند. هستههای ذکر شده در معماری تورینگ در هر چرخه کلاک، محاسبه اعداد اعشاری تا ۳۲ بیت و اعداد صحیح را به شکل همزمان انجام میدهند. هستههای CUDA در معماری آمپر در هر چرخه کلاک، حجم محاسبهای همزمان دو برابر حالت قبل (یعنی اعداد اعشاری ۳۲ بیت + اعداد اعشاری ۳۲ بیت، یا به عبارتی ضرب دو عدد اعشاری ۳۲ بیتی) را بر عهده گرفته و انجام میدهند.
همانگونه که مشاهده مینمایید، به لطف تغییر معماری، حجم عملیاتی کارتهای سری ۳۰ بر پایه معماری آمپر به شکل نظری افزایش فراوانی را تجربه کردهاند ولی این موضوع پیچیدهتر از آن است که صرفاً با قیاس اعداد و ارقام بین کارتهای دو نسل، بتوان به نتیجه دقیقی دست پیدا کرد. براین اساس به خاطر داشته باشید که نباید به این شیوه قیاسای را شروع کنید.
کارتهای گرافیک انویدیا اکنون به هستههای RT و تنسور نیز تجهیز شدهاند. درک کارایی هستههای RT چندان سخت نیست؛ این هستهها در پردازش Ray Tracing در سری کارتهای RTX نقشآفرینی میکنند.
اما تعریف کردن مفهوم و کارکرد هستههای تنسور برخلاف مورد قبل چندان ساده نیست و کمی پیچیدهتر تلقی میشود. انویدیا هستههای تنسور را برای بار اول همراه با معماری ولتا (Volta) سالها قبل معرفی کرد. کارتهای بر پایه ولتا، نخستین نسلی بودند که هستههای تنسور را در نهان داشتند.
با روی کار آمدن معماری تورینگ، کارتهای گرافیکی نسل دوم سری RTX شبیه RTX 2080 به هستههای تنسور ترقی یافتهای مجهز شدند. معماری آمپر به عنوان آخرین گام انویدیا در این زمینه که کارتهای گرافیک RTX 3090 و RTX 3080 هم بر پایه آن هستند، موجب پیشرفت و افزایش کاربرد هر چه بیشتر هستههای تنسور شد.
نخستین نسل از این هستهها در معماری ولتا برای مصاحبه اعداد اعشاری و صحیح طراحی شدند. این نسل از هستهها به لطف بهرهگیری از یادگیری عمیق (Deep Learning) قادر به محاسبه اعداد اعشاری تا ۱۶ بیت بودند. نسل دوم با یک جهش قابل ملاحظه، محاسبه اعداد اعشاری تا ۳۲ بیت و اعداد صحیح تا ۸ بیت را ممکن کرد. نسل سوم که جدیدترین و در حال حاضر آخرین معماری انویدیا در طراحی این هستهها است، Tensor Float 32 را رونمایی نمود.
عملکرد کلی این نسل نیز در حالت پایه، محاسبه اعداد اعشاری تا ۳۲ بیت است اما این بار هوش مصنوعی نیز در عملیات درگیر میشود تا آن را حدود ۲۰ برابر سریعتر انجام دهد.
برای تصمیمگیری درباره اثر و قدرت هستههای تنسور که اکنون مختصر به آنها پرداختیم، فراتر از اعداد، توجه به نسل معماری آنها اهمیت دارد. بین کارتهای سری ۲۰ و ۳۰، کارتهای گرافیک سری ۳۰ به هستههای تنسور به شدت قویتری مجهز هستند.
تصور میشود که در مرور زمان این هستهها پیشرفتهتر و پیچیدهتر و متعاقباً قویتر شوند؛ این دقیقاً همان اتفاقی است که ضرف چند سال گذشته رخ داده است. پس اگر میتوانید یکی از کارتهای گرافیک جدید انویدیا را تهیه نمایید، بهتر است همین کار را انجام دهید!
VRAM و مقدار آن
همانگونه که هر رایانه شخصی نیازمند حافظه (Memory) است، کارتهای گرافیک هم به حافظه مجزای خودشان احتیاج دارند. حافظههای اختصاصی کارتهای گرافیک از گذشتهها «ویدیو رم» (Video Ram یا به اختصار VRAM) نامیده میشوند، اگرچه این اصطلاح اخیراً منسوخ شده و فعالان این حوزه تلاش میکنند ظرفیت آن را در واحد گیگابایت GDDR همراه با یک عدد پس از آن بیان کنند. عدد مورد بحث که به دنبال GDDR ذکر میشود، نشان دهنده نسل آن حافظه است.
کارتهای گرافیک جدیدتر حداقل به ۴ گیگابایت حافظه GDDR4 الی ۲۴ گیگابایت حافظه GDDR6X مجهز هستند. بعضی از کارتهای گرافیک هم به حافظههای GDDR5 مجهز میشوند. دستهای دیگری از حافظهها تحت نام «حافظههای با پنهای باند بالا» (High Bandwitch Memory یا به اختیار HBM) نیز در بازار وجود دارند که به واسطه قیمت بالا و حرارت تولیدی بسیار بیشتر، کارایی بالاتری دارند. این حافظهها در نسلهای HBM، HBM2 و HBM 2e تولید میشوند.
VRAM یکی از معیارهای بسیار مهم برای بررسی کارایی کارتهای گرافیک است و با وجود این که اهمیت کمتری از تعداد هستهها دارد، اما شما در حین خرید کارت گرافیک بعدی خود، باید به شدت به آن دقت کنید. حافظه کارت گرافیک نشان دهنده مقدار حجمی است که آن کارت قادر است اطلاعات را برای پردازش فراهم کند.
هر چه قدر این حافظه حجیمتر باشد، بافتهایی با رزولوشن بالاتر و جزئيات بیشتر قادر به پردازش هستند. برای نمونه اگر می خواهید بازیها را با تنظیمات گرافیکی متوسط در رزولوشن 1080p تجربه نمایید، ۴ گیگابایت VRAM حتی بیش از نیاز شما خواهد بود.
اگر می خواهید فراتر از حالت متوسط بروید و در ضمن به اجرای بازیها در رزولوشنهای بالاتر مشغول شوید، به حداقل ۸ گیگابایت VRAM نیاز خواهید داشت، خصوصاً وقتی که کنسولهای نسل نهم نهایتاً پتانسیل خود را نشان میدهند و توسعه دهندگان هم شروع به در نظر گرفتن پتانسیل آنها برای تولید بازی میکنند.
بیش از این مقدار؟ VRAM بیشتر از ۸ گیگابایت صرفاً به کارتهای گرافیک بالارده اختصاص دارند که بیشتر برای تدوین یا پخش ویدیوهای 4K به کار میرویه. براین اساس تصور نکنید که با پرداختن پول گزاف این کارتهای گرافیک، بتوانید بازیها را با کیفیتی اجرا نمایید که حتی توسعه دهندگان هم آن را پیشبینی نکردهاند!
GPU و سرعت کلاک حافظه
سرعت کلاک هستهها و در ضمن حافظه، دو اولویت تاثیرگذار دیگر در عملکرد GPU هستند. این سرعتها در کنار همدیگر نشان میدهند که کارت گرافیک در هر ثانیه قادر به محاسبه کامل چه مقدار از چرخه اطلاعات است. شاید قبلاً اصطلاح «اورکلاک» را شنیده باشید؛ اگر شما هم قصد دارید با انجام اورکلاک، توان کارت گرافیک خودتان را افزایش دهید، سرعت کلاک اصلی کارت گرافیک را در اولویت قرار بدهید.
متداول است که سرعت کلاک را با دو اصطلاح مشخص کنند: سرعت کلاک پایه (Base Clock) و سرعت کلاک بوست (Boost Clock). کلاک پایه، کمترین سرعتی است که کارت گرافیک در آن کار میکند، در حالی که کلاک بوست، حداکثر سرعتی به حساب میآید که کارت گرافیک در صورت نیاز، قادر به کار در آن است.
گرچه نیازمندیهای انرژی و در ضمن ملاحظات گرمایی، احتمال دارد اغلب اوقات مانع از رسیدن کارت گرافیک به چنین سرعت کلاکی شوند. AMD به همین سبب، برای کارتهای گرافیک خود یک کلاک بازی (Game Clock) هم تعریف میکند که کاربران در بیشتر زمانها حین تجربه بازیهای ویدیویی، با آن مواجه خواهند شد.
یک نمونه خوب درباره سرعت کلاک و تفاوتی که قادر است ایجاد کند، در کارتهای گرافیک RTX 2080 Super و RTX 2080 Ti است. با وجود این که RTX 2080 Ti کمابیشً ۵۰ درصد هستههای بیشتر از RTX 2080 Super دارد اما حدود ۱۰ الی ۳۰ درصد (با درنظر گرفتن بازی) عملکرد کندتری دارد. این تفاوت به خاطر بیش از ۳۰۰ مگاهرتز سرعت کلاک بالاتر RTX 2080 Super در مقایسه با RTX 2080 Ti است.
از طرفی، حافظه سریعتر این کارت هم در دستیابی به این کارایی، نقش دارد. عملکرد حافظه بطور کلی به پنهای باند (Bandwitch) آن بستگی دارد که با ترکیب سرعت حافظه با مجموع مقدار آن محاسبه میگردد. دقیقتر منظور از پهنای باند، به حجم اطلاعات ارسالی یا دریافتی در واحد زمان گفته میشود. اما اما افزایش پهنای باند در حافظه کارت گرافیک، چه تاثیری در عملکرد آن دارد؟ به عنوان مثال میتوانیم به حافظه سریعتر GDDR6X استفاده شده در RTX 3080 اشاره کنیم که به بهبود کلی حدوداً ۲۰ درصدی پهنای باند عمومی آن نسبت به RTX 2080 و RTX 2080 Ti منجر میشود.
آیا تمام این تعاریف به این معنی است که پنهای باند بیشتر، همواره تضمین کننده عملکرد بهتری است؟ باری دیگر باید چنین گزارهای را رد کنیم. AMD Radeon VII با وجود پهنای باند به شدت بالای خود (حتی بالاتر از کارتهای سری ۳۰ انویدیا،، در زمینه اجرای بازیهای ویدیویی، کارایی پایینتری در مقایسه با RTX 3080 دارد. این نشان میدهد که پهنای باند نیز تا حد مشخصی مفید عمل میکند و بعد از آن، موضوعیت خود را از دست میدهد.
هنگام خرید کارت گرافیک حتماً به سرعت کلاک آن دقت داشته باشید. بعضی از مدلها اگر در کنار سیستم خنک کننده خوبی به کار رویه، تا چند درصد عملکرد بهتری ارائه میدهند.
خنک کننده و انرژی
تمام اعداد، آمار و عملکردهایی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، زمانی به دنیای واقعی ورود میکنند که سیستم خنک کننده و انرژی به کارتهای گرافیک اجازه رسیدن به آنها و تحققشان را دهند. اگر سیستم خنک کننده به درستی کار نکند و گرما کارت گرافیک را احاطه کند، سرعت کلاک با کاهش چشمگیری مواجه میشود و نهایتاً این منجر به کاهش کامل عملکرد این قطعه خواهد شد. افت کارایی در ضمن با افزایش صدا هم همراه هست، چرا که فنها شروع به چرخش سریعتر میکنند تا حرارت بیشتری را دفع کنند.
خنک کنندهها از کارتی به کارت دیگر به شدت تفاوت دارند و شرکتها و برندهای عرضه کننده هر مدل، با درنظر گرفتن تجربه و اهداف خود، تصمیم میگیرند که از چه هیت سینک و فنی استفاده کنند. با این حال، هیت سینکها و فنهای بزرگتر عموماً بهتر جواب میدهند و گرما را در مدت کوتاهتر، با حجم وسیعتری دفع میکنند.
کمی پیش به اورکلاک اشاره کردیم؛ به کار گیری سیستم خنک کننده مطلوب زمینه را مهیا میکند تا دست به اورکلاک هم بزنید البته اگر به آن تمایل داشته باشید. در حال حاضر کاربران پیگیر دنیای تکنولوژی حتی به سمت راهکارهایی نظیر سیستم خنک کننده آبی حرکت کردهاند تا سیستم، کارت گرافیک و … را بهتر خنک کنند و در ضمن صدای کمتری بشوند. توجه نمایید که تغییر خنک کننده کارت گرافیک پیچیده و دشوارتر از تغییر خنک کننده پردازنده است.
اگر بیشتر اوقات با هدفون بازیها را تجربه مینمایید، پایینتر بودن سطح صدای خنک کننده از مقدار بهخصوصی، اثر و اولویت چندانی نخواهد داشت ولی در هر صورت این هم موضوعی است که حین بیلد یک کامپیوتر شخصی باید به آن توجه کرد.
درباره انرژی، کافیست این را به خاطر نگه دارید که منبع تغذیه شما قادر به ارائه انرژی مورد نیاز برای کارت گرافیک و در کنار آن، سایر قطعات سیستم باشد. در ضمن باید از کابلهای مناسبی برای اتصال قطعات به منبع تغذیه و سایر قطعات استفاده نمایید. این صفحه انرژی مورد نیاز هر کارت گرافیک را لیست کرده است. توصیه میکنیم برای عملکرد درست قطعات و جلوگیری از خرابیهای احتمالی، حتماً آن را مورد بررسی قرار دهید.
هزینه خرید کارت گرافیک چقدر است؟
حتی با در نظر گرفتن تمام ملاحظات، بودجه به احتمال زیادً مهمترین عامل در خرید است. اول از هم شما باید این سوال را از خودتان بپرسید: چقدر میخواهم خرج کارت گرافیک کنم؟ پاسخ این پرسش برای هرکس با درنظر گرفتن بودجه و کارایی مدنظرش، تفاوت دارد. با این حساب، ما در زیر ذهنیتی کلی درباره بودجه مورد نیاز برای خرید کارتهای گرافیک گوناگون را به شما ارائه میدهیم.
- برای تجربه بازیهای مستقل یا بازیهای قدیمیتر، کارتهای گرافیک آنبرد عموماً جوابگوی کار شما هستند. در غیر این صورت میتوانید با هزینه ۱۲۰ دلار، یک کارت گرافیک مجزای پایینرده را تهیه نمایید.
- برای تجربه بازیهای ورزشهای الکترونیک با نرخ فریم ۶۰ روی رزولوشن 1080p و تجربه بازیهای AAA قدیمیتر، حداقل باید ۲۰۰ دلار خرج کنید.
- برای تجربه بازیهای AAA مدرن روی رزولوشن 1080p یا 1440p حداقل باید ۳۰۰ دلار خرج کنید.
- تجربه همه بازیهای بازار با نرخ فریم بالاتر از ۶۰ با رزولوشن 1440p و در ضمن تجربه بازیهایی که از Ray Tracing پشتیبانی میکنند، نیازمند هزینه ۴۰۰ الی ۵۰۰ دلاری برای کارت گرافیک است.
- تجربه تمام بازیها روی رزولوشن 4K با درنظر گرفتن نرخ فریمی که مورد نظر دارید، بین ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ دلار خرج دارد.
دقت داشته باشید که قیمتهای بالا با درنظر گرفتن قیمتگذاری رسمی انویدیا و AMD روی کارتهای گرافیکشان ارائه شدهاند. در حال حاضر کاهش قطعات، مشکلات زنجیره تامین کالا و استخراج رمزارزها (که نیازمند کارتهای گرافیک قدرتمند است)، بازار را آشفته کرده است. به این دلیل انتظار میرود شما با قیمتهای بیشتری هم مواجه شوید.
کارتهای گرافیک آنبرد تا چه اندازه کاربردی هستند؟
هر دو شرکت اینتل و AMD پردازندههایی را تولید میکنند که درون یک تراشه از پردازندههای گرافیک مجتمع نیز بهره میبرند. به این پردازندههای گرافیک که همراه CPU توسعه و در کنار آنها قرار داده میشوند، گرافیک آنبرد گفته میشود. این کارتها به مراتب از کارتهای گرافیک مجزا ضعیفتر هستند و صرفاً برای کارایی پایه در رزولوشنهای پایین و تجربه بازیها در تنظیمات گرافیکی ضعیف کاربرد دارند. برخی از گرافیکهای آنبرد از سایرین بهتر عمل میکنند.
برای مثال، بسیاری از پردازندههای نسلهای اخیر به کارتهای گرافیک سری Ultra HD 600 تجهیز شدهاند که بازیهایی با سطح جزئیات کاملاً پایین را با تنظیمات گرافیکی ضعیف اجرا میکنند. برای مثال در بررسیهای بیطرف مشخص شده است که اینتل Ultra HD 620 قادر است بازیهایی نظیر World of Warcraft و Battlefield 4 را با تنظیمات پایین روی رزولوشن 768p اجرا کند. البته نباید انتظار نرخ فریم ۶۰ را داشته باشید.
این کارتهای گرافیک آنبرد به دشواری میتوانند بازیها را روی رزولوشن 1080p اجرا کنند؛ به عبارت دیگر اگر به این امید به آنها چشم دوختهاید، باید تایید کنیم که عملاً آنها روی این رزولوشن به قدری نرخ فریم کمری را ارائه میدهند که در مجموع قابل بازی نیستند.
پردازندههای نسل ۱۰ اینتل به سری نسل یازدهم این کارتهای گرافیک تجهیز شدهاند که کمی بهتر هستند. کارتهای گرافیک این سری میتوانند بازیهایی شبیه Counter Strike: Global Offensive را با تنظیمات گرافیکی پایین روی رزولوشن 1080p اجرا کنند. Dota 2 یکی دیگر از آن عناوینی است که تحت همین شرایط در همین سری روی رزولوشن 1080p با ۴۳ فریم بر ثانیه اجرا میشود. حتی Fortnite هم در این کارتهای گرافیک در هر دو رزولوشن 720p و 1080p قابل تجربه است.
پردازندههای نسل ۱۱ اینتل از حسن اتفاق بسیار فراتر از این میروند و کارتهای گرافیک آنها قادر به اجرای بازیهایی شبیه Battlefield V و Civilization VI به ترتیب با نرخ فریمهای ۵۱ و ۴۵ روی رزولوشن 1080p با تنظیمات گرافیک متوسط هستند. شاید ما هرگز نمیتوانستیم پیشبینی کنیم که نهایتاً روزی کارتهای گرافیک آنبرد بتوانند اثری شبیه Battlefield V را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کنند. این در حالی است که ما اصلاً درباره نسل ۱۲ پردازندههای این شرکت حرفی نزدیم و عن قریب باید منتظر نسل ۱۳ سری Core این شرکت باشیم.
کارتهای گرافیک یکپارچه AMD که با نام Vega شناخته میشوند، در حال حاضر به خوبی با گرافیکهای مجتمع پردازندههای نسل ۱۱ اینتل رقابت میکنند. بررسیها نشان میدهند که کارتهای گرافیک Vega 10 در سری پردازندههای Ryzen 7 3700U به سادگی Half-Life 2 و Diablo 3 را اجرا میکنند.
کارتهای گرافیک آنبرد پردازندههای جدیدتر 4000G یا دقیقتر، پردازندههای پرچمدار Ryzen 7 Pro 4750G طبق بنچمارکها میتوانند اثری شبیه Assassin’s Creed Odyssey را با نرخ فریمی پایینتر از ۳۰ روی رزولوشن 1080p اجرا کنند.
با این وجود همانگونه که مشخص است، اگر در صدد تجربه بازیها با کیفیتی قابل قبول و لذتبخش هستید، کارتهای گرافیک آنبرد اصلاً نمیتوانند در طولانیمدت جوابگوی نیاز شما باشند.
سوالات رایج
کارت گرافیک انویدیا بهتر است یا AMD؟
- کارتهای گرافیک انویدیا از فناوریهای پیشرفتهتر استفاده میکنند از طرفی کارتهای گرافیک AMD قیمت ارزانتری دارند. برای تصمیمگیری بهتر، مقاله را بخوانید.
هزینه خرید کارت گرافیک چقدر است؟
- ارزانترین کارتهای گرافیک ۱۲۰ الی ۲۰۰ دلار قیمت دارند که مشخصاً نمیتوانند تجربه خوبی را رقم بزنند. قویترین کارتهای گرافیک بازار برای تجربه بازیها روی رزولوشن 4K با بیشترین نرخ فریم، کمابیشً ۱۵۰۰ دلار خرج بر میدارند.