از کجا آغاز کنیم؟
نخستین توانایی که شما برای ساخت بازی احتیاج دارید، توانایی صحبت کردن، خواندن و نوشتن به زبان انگلیسی است. زبان اصلی جامعه توسعهدهندگان بازی، انگلیسی است. تمام کتب مهم در زمینهی طراحی و توسعه بازی به زبان انگلیسی نوشته شده و نسبتا همهی سازندگان بازی و افرادی که در مورد بازیها در وب سایتها، توییتر، فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی در حال نوشتن افکارشان به زبان انگلیسی هستند.
در نتیجه درس اول این میباشد که زبان انگلیسی خود را تقویت نمایید تا برای تبدیل شدن به یک طراح بازی آماده شوید.
یک طراح بازی کیست؟
اگر شما می خواهید یک طراح بازی باشید باید بدانید یک طراح بازی دقیقا چه میکند. یک طراح بازی متخصصی حرفهای در درک و ارائه بازیها است. کار یک طراح بازی تنها به ارائه یک ایدهی خوب برای بازی ختم نمیشود. ایده نسبتا فقط ۱ تا ۵ درصد از کار یک طراح را تشکیل میدهد. طراح یک بازی در حقیقت تلاش میکند یک بازی را راهاندازی کند؛ از نخستین پیش فرض (نمونه اولیه) گرفته تا نسخه نهایی کار.
بر مبنای تعریف جِس شِل، طراحی بازی به معنی عملِ تصمیمگیری دربارهی این میباشد که یک بازی باید چگونه باشد و تصمیمگیرنده طراح بازی است.
همه چیز از یک فکر (تصور کلی) شروع میشود.
همانگونه که گفتیم، طراح بازی فقط یک ایده دهندهی صرف نیست. در واقع ایدهها واقعا کم ارزشند و هر کسی در یک تیم توسعهدهنده بازی قادر است آن ایده را داده باشد. نخستین وظیفهی یک طراح بازی، تبدیل ایده خام اولیه به یک سند قابل فهم است.
این متن توصیفی کلی از ایدهی بازی است و شروعی جهت توجیه تکنولوژی، هزینه و وقتی که برای توسعه بازی لازم است. این سند مفهومی فقط نخستین قدمِ برداشته شده در این سفر بسیار طولانی محسوب میشود.
GDD) Game Design Document)
این سند مفهومی گسترش پیدا کرده و جزئیات بیشتری را در برمیگیرد و به عنوان یک سند طراحی بازی (GDD) شناخته میشود.
این سندی از تمام جنبههای کوچک و بزرگ و جزئیات بازی است و مرجعی برای اعضای تیم بازیسازی است و برای پاسخهای احتمالی پرسشهایتان باید به این سند رجوع نمایید. طراح بازی طی فرآیند توسعه GDD مسئولیت حفظ اسناد و مدارک به روز شده را دارد.
نمونههای اولیه و تکرارها (Prototypes and Iterations)
در توسعه بازی ابتدا باید یک نمونه اولیه ساخته شود. در این روش طراح بازی تلاش میکند خروجی و مکانیکهای پایهای بازی و مسیر کلی بازی را نشان دهد. نمونههای اولیه اغلب غیر دیجیتال هستند و طراح بازی میتواند به روشهای سریع و موثر این نمونه اولیه را بسازد. ایده بازی واقعی نخواهد شد مگر اینکه نخستین نمونهسازی ساخته شود.
نخستین نمونهسازیها عموما بیشتر و بیشتر تکرار و بازگو میشوند تا مکانیکهای بازی به طور موثر ساخته شود. در اینجا طراح بازی باید به شکل مستقیم تمام چرخههای تکرار و راهحلهای جدید را پیادهسازی کند.
برنامهنویسی (Scripting)
برنامهنویسی بخشی از کار طراح بازی است. طراح بازی عموما با به کار گیری یک زبان برنامهنویسی (یا یک ویرایشگر گرافیکی؛ یا هر دو) باید رفتارهای شخصیت، سطوح بازی و اساسا گیمپلی بازی را راهاندازی کند.
تنظیم (بالانس بازی)
مقادیر موجود در بازی باید به درستی تنظیم شود تا بازی بالانس باشد. اینکه شخصیت بازی چطور و چقدر بپَرد؟ چه تعداد گلوله در یک تفنگ جا شود؟ میزان آسیب حاصل از یک شمشیر خاص چقدر است؟ تمام این مقادیر اغلب در یک سند اِکسل جمعآوری میشود، به گونهای که طراح بازی آزادانه میتواند آنها را تغییر دهد و مانندسازی را اجرا کند. اما درانتها این مقادیر در بازی قرار داده شده و در موقع اجرا تنظیم میشود.
ارزیابی نهایی
پس، کار یک طراح بازی شامل (البته الزاما محدود به اینها نیست)، پیادهسازی ایده روی کاغذ و ساخت نمونه اولیه، مستند سازی، انتخاب حالت کلی بازی، مشخص کردن قوانین و چالشهای بازی، تصمیمگیری در مورد سطوح بازی و رفتار شخصیت، تنظیم مقادیر هر چند کوچک به طور مکرر، ایجاد و نگهداری یک فایل اکسل از تمام مقادیر و روابط آنها موارد دیگری است.
درانتها شما باید بدانید که به عنوان یک طراح بازی همواره باید به روز باشید. آخرین بازیهای روز دنیا را بشناسید، در مورد طراحی بازیها بحث نمایید، بسیار بخوانید، فیلم ببینید، بازی نمایید و مرتبا در حال گسترش فرهنگ شخصیتان باشید. حالا بهتر متوجه میشوید که کار یک طراح بازی بسیار زیاد است و ایده بازی فقط قسمت ناچیزی از این کار است.
به عنوان یک طراح بازی چه چیزهایی را باید بدانم؟
طراحی بازی به معنی یک طیف گسترده از دانشهاست. البته همه موارد درانتها مفیدند اما بعضی از آنها بسیار مهمتر و ارجح هستند. به خاطر داشته باشید، این مسیر آسان نیست، اما جذاب و چالشبرانگیز است.
چه چیزهایی را باید مطالعه کنم؟
این یکی از سوالات رایج در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک طراح بازی است. در هر صورت جواب این سوال ساده نیست. نخستین سوالی که عموما در این رابطه پرسیده میشود این میباشد که آیا یک داوطلب طراحی بازی نیاز به مدرک دانشگاهی دارد؟ در پاسخ باید گفت، بله.
یک طراح بازی خوب باید دانشی گسترده داشته باشد، افزون بر آن، باید در مورد یک یا چند موضوع هم دانشی عمیق داشته باشد. این مطلب به این معناست که حتی اگر به دانشگاه نرفتهاید، به منظور انجام این کار (طراحی بازی) شما نیازمند دانشی قابل مقایسه با مطالب ارائه شده در یک دانشگاه هستید.
در حال حاضر مهمترین موضوع برای یک طراح بازی چیست؟
من گمان میکنم که نسبتا همه چیز مهم است. اما اگر از بین همه، چند مورد را بخواهم انتخاب کنم باید به ادبیات، هنر، تاریخ، ریاضیات و مطالعات رسانهای اشاره کنم که میتوانند موضوعات مفیدی باشند. درانتها برای تبدیل شدن به یک طراح بازی دو چیز لازم است: ۱. یادگیری تئوری طراحی بازی ۲. بهبود دانش عمومی خودتان.
آیا من نیاز به یادگیری کدنویسی دارم؟
باید بگم که، بله. البته لازم نیست که شما یک کُدِر (coder) باشید. اما واقعا به طرز چشمگیری در رویه کارتان و بهبود آن موثر است اگر شما حداقل اساس یک زبان برنامهنویسی را یاد بگیرید.
واضح است که این موضوع تنها در مورد بازیهای دیجیتال صدق میکند. اگر شما یک دانش کلی از برنامهنویسی داشته باشید قادر به انجام اکثر کارها بدون نیاز به دیگران خواهید بود: آمادهاید که نمونه اولیه و پایهای را کامل نمایید و آنچه که در سرتان میگذرد را به شکل کارآمد به دیگران نشان دهید.
شما اگر تا حدی برنامهنویسی بدانید قادرید کدهای نوشته شده به وسیله دیگران را درک نمایید و پیشنهادات بهتر و منطقیتری بدهید و با لحن درستتر و سریعتری مطلبتان را به دیگران برسانید تا کامل متوجه منظورتان شوند.
آیا نیاز به یادگیری نقاشی دارم؟
بله. هنر چیزیست که بعضی از طراحان بازی به آسانی از آن چشمپوشی میکنند. غالبا معتقدند بازی از مکانیکها ساخته شده و آرت فقط یک چیز ظاهریست. طبیعتا کارهای سخت هنری باید به هنرمندان محول شود اما یک طراح بازی خوب حداقل باید قادر باشد ایده ذهنی خودش را طراحی کند.
به خاطر داشته باشید، شیگرو میاموتو یکی از بزرگترین طراحان تمام دوران، کار خود را به عنوان هنرمند (Artist) شروع کرد. یک دانش هنری کلی تا حد فراوانی در انتقال ایده اصلیتان به دیگران و ایجاد ارتباط خوب و موثر با تیم به شما کمک خواهد کرد و در بهبود کیفیت نمونه اولیه شما موثر است.
درانتها دانش شما در قسمت کدنویسی به برقراری ارتباطتان با برنامهنویسان به شما کمک میکند و دانش هنریتان در موقع کار با هنرمندان.
برای طراحی مرحله اول چیست؟
اگر میخواهید که طراح بازی شوید، باید از طراحی بازی آغاز کنید. شما میتوانید بازیها را با یک دسته کارت طراحی نمایید. البته مداد را از یاد نبرید. شما میتوانید با آجرهای لِگو، با یک صفحه شطرنج قدیمی این کار را انجام دهید. درس اول شما این است: «بازی فقط به گرافیک و نرخ فریمش نیست، بازی به قوانینش است.» شما میتوانید شروع به ساخت بازی نمایید با هر آن آنچه که دم دستتان است.
اگر میخواهید بازی طراحی نمایید، باید مستقیما از ساخت بازی آغاز کنید. ساخت بازی نوشتن مفاهیم آن نیست. ساخت بازی به معنی، برداشت ذهنی شما و شروع آن تا رسیدن به مرحله پایانی است. در حقیقت بازی را آغاز کنید و به مرحله نهایی برسانید. اگر هنوز کدنویسی بلد نیستید (باید یاد بگیرید) با هر آنچه که میتوانید شروع به ساخت بازی نمایید و آن را روی کاغذ بنویسید.
یک طراح بازی همواره باید بازی بسازد. به علاوه، ۱۰ بازی اولتان به احتمال زیاد شکست میخورند (اما این تقصیر شما نیست) و در این مسیر بازیها بهتر و بهتر میشود و عن قریب قابل بازیکردن خواهند شد.
چطور میتوانم نخستین بازی خود را بسازم؟
راههای فراوانی جهت انجام این کار وجود دارد. اگر نمیتوانید کد بزنید، با نوشتن روی کاغذ آغاز کنید. ساخت یک بازی تختهای (Board Game) برای شروع آموزشهای فراوانی را به شما میدهد. ایجاد یک بازی رومیزی راه بسیارخوبی برای شروع تبدیل شدن به یک طراح بازیست.
همواره زمان برای رسیدن به موارد دیجیتال وجود دارد. اما اگر هنوز هم اصرار دارید که از صفحه نمایش کامپیوتر استفاده نمایید ابزارهایی شبیه Game Maker یا Stencyl برای شروع مناسبند. هر دو آنها برای یادگیری اصول اولیه در مورد اینکه یک بازی چگونه کار میکند بسیار مفید هستند. البته بسیار محدودند (به خصوص Stencyl) اما در حال حاضر شما باید یاد بگیرید که چطور بازیهای کوچک و سرگرمکننده بسازید.
موارد پیچیدهتر بماند برای بعد، وقتی که شما به اندازه کافی تجربه کسب کردید. اگر بیشتر به بازیهای 3D علاقه دارید، Unity 3D یک انتخاب عالیست. یادگیری آن ساده است و جامعهی بسیار بزرگ وجود دارد که میتوانند در صورت نیاز، به شما کمک کنند. البته، تمام این موارد فقط یک سری پیشنهاد است و موتورهای بازیسازی بسیار فراوانی وجود دارد.
چگونه میتوانم شناخته شوم؟
اول از همه، پروژه ای را آغاز کنید، سخت کار نمایید و حداقل یک نمونه اولیه خوب بسازید. از اینترنت استفاده نمایید: بهترین راه برای رسیدن به شهرت اینترنت است. افراد جالب را در توییتر دنبال نمایید و در بحثها شرکت نمایید. مهمتر از اینها، هویت شخصی برای خود بسازید: در وب سایت توییتر یک حساب باز نمایید و روزانه از آن استفاده نمایید.
در سایت Pinterestعضو شوید. اینها به شما کمک میکند تا شناخته شوید. چیزی که توانایی انجامش را دارید به دیگران نشان دهید، با دیگران صحبت نمایید و عن قریب با افرادی آشنا خواهید شد که برای شما اهمیت قائلند و به وسیله آنها شناخته خواهید شد. به سمینارها و ایونتها بروید، با افراد همفکر خود معاشرت نمایید و مشاوره بگیرید.
انتخاب اول شما به احتمال زیاد سمینارهای توسعه بازی باید باشد. شناخته شدن مسالهی مهمیست اگر درنظردارید بازیتان را به طور جداگانه منتشر نمایید و البته اگر در صدد یک کار خوب در یک شرکت خوبید یقینا حضور خوب در شبکههای اجتماعی تا حد فراوانی به شما کمک میکند.
شغلی بیابید.
وقتی که خوب مطالعه کردید و دو یا سه بازی کوچک ساختید و چند نمونه کار خوب ارائه کردید حالا زمان آن رسیده که به دنبال یک شغل در قسمت توسعه بازی باشید. اول از همه باید بدانید که یافتن شغلی با عنوان طراح بازی بسیار مشکل است.
اکثر طراحان بازی به طور سنتی در شروع تِسترهای سابق، برنامه نویس یا آرتیستهایی بودند که مشخصات کار خود را تغییر دادهاند. شاید بد نباشد در ابتدای کار به عنوان تِستر وارد محیط کار شوید. با آزمایش بازیها شما میتوانید نحوه کار در شرکت را یاد بگیرید و به مسائل مفیدی برسید.
چه بازیهایی را انجام دهم؟
به عنوان یک قاعده کلی شما باید خیلی بازی نمایید. هر بازی که میتوانید را بازی نمایید و به خاطر داشته باشید که باید نگاهی منتقدانه به بازیها داشته باشید. بازیها را تشریح نمایید و سعی نمایید، درک نمایید که چطور کار میکنند، آنها را بشکنید و تجزیه و تحلیل نمایید.
یک روش خوب برای انجام این کار مطالعه مطالب موجود در اینترنت در رابطه با ارزیابی، بحث و انتقاد در مورد بازیهای منتشر شده است. در این بررسیها به شما گفته میشود که بازی مد نظر چطور ساخته شده یا اینکه توسعهدهندگان با چه مشکلاتی پیش رو شدهاند و این موارد بسیار به شما کمک میکند.